عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
محرم نامه-از زبان حضرت زینب خطاب به امام حسین(ع) | 1 | 849 | khanevadehh |
خواص شگفت انگیز صلوات::. | 1 | 859 | khanevadehh |
روایاتی درباره روز جوان | 1 | 653 | khanevadehh |
رسیدن به آرامش در 10 دقیقه! | 1 | 855 | khanevadehh |
درخت گردو و مورفولوژی و نامهای علمی و تیره ی آن | 1 | 688 | khanevadehh |
فقط محض خنده | 1 | 629 | khanevadehh |
5 راهکار طلایی برای ایمن کردن رایانه | 0 | 605 | pariya |
اعترافهای تکان دهنده طنز | 0 | 504 | pariya |
درمانهای خانگی بیماریهای گوارشی | 0 | 489 | pariya |
تشخیص فشارخون پایین | 0 | 465 | pariya |
دانلود سخنرانی استاد رائفی پور در روایت عهد 54
با موضوع نظام سازی و کارآمدی در دهه چهارم انقلاب ، 28 بهمن 1395،سالن اجتماعات رفاه تهران
انلود سخنرانی استاد رائفی پور"یادواره شهید احمدی روشن" - کیفیت 80kb - حجم 39 مگابایت دانلود سخنرانی استاد رائفی پور"یادواره شهید احمدی روشن" - کیفیت 24kb - حجم 12 مگابایت |
دانلود تصویری سخنرانی استاد رائفی پور" موکب علی بن موسی الرضا علیه السلام" - کیفیت HD720p - حجم 257 مگابایت
دانلود تصویری سخنرانی استاد رائفی پور" موکب علی بن موسی الرضا علیه السلام" - کیفیت 360p - حجم 123 مگابایتدانلود تصویری سخنرانی استاد رائفی پور" موکب احباب الرضا علیه السلام" - کیفیت HD720p - حجم 263 مگابایتدانلود تصویری سخنرانی استاد رائفی پور" موکب احباب الرضا علیه السلام" - کیفیت 360p - حجم 126 مگابایتدانلود تصویری سخنرانی استاد رائفی پور" روز اربعین 95- کربلای معلی" - کیفیت HD720p - حجم 207 مگابایتدانلود سخنرانی استاد رائفی پور " آخرین تکاپوی کفر " - کیفیت 80kb - حجم 61 مگابایتدانلود فایل دانلود سخنرانی استاد رائفی پور " آخرین تکاپوی کفر " - کیفیت 24kb - حجم 18 مگابایتدانلود فایل |
دانلود سخنرانی استاد رائفی پور"حجاب محدودیت یا مصونیت؟" - کیفیت 80kb - حجم 52 مگابایتدانلود فایل
دانلود سخنرانی استاد رائفی پور"حجاب محدودیت یا مصونیت؟" - کیفیت 24kb - حجم 15 مگابایتدانلود فایل
دانلود روایت عهد 53 «نقد فیلم ایکس من:آخرالزمان» - کیفیت 80kb - حجم 115 مگابایتدانلود فایل
رسولُ اللّه صلى الله عليه و آله و سلّم
لَمّا أبْصَرَ ناقَةً مَعْقولَةً وعلَيها جِهازُها: أينَ صاحِبُها ؟ مُروهُ فلْيَسْتعِدَّ غَدا للخُصومَةِ .
بحار الأنوار :
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم ماده شترى را ديد كه زانويش بسته شده و جهاز همچنان بر پشت اوست ، پرسيد : صاحب آن كجاست؟ به او بگوييد خودش را براى دادخواهى (اين شتر) در قيامت آماده كند .
بحار الأنوار : 7 / 276 / 50 منتخب ميزان الحكمة : 170
با حيوانات باربر كم توان چگونه بايد رفتار كرد؟
عنه صلى الله عليه و آله و سلّم :
إنّ اللّهَ يُحِبُّ الرِّفْقَ ويُعينُ علَيهِ ، فإذا رَكِبْتُمُ الدَّوابَّ العُجْفَ فأنْزِلوها مَنازِلَها ، فإنْ كانتِ الأرضُ مُجْدِبَةً فانْجوا عَنها ، وإنْ كانتْ مُخْصِبةً فأنْزِلُوها مَنازِلَها .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
خداوند مــدارا كـردن را دوسـت دارد و بـر انجام آن كمك مىكند . پس ، هرگاه چارپايان لاغر را سوار شديد ، آنها را در منزلهايشان فرود آوريد . اگر زمين خشك و بىگياه بود با شتاب از آن بگذريد و اگر سرسبز و پر علف بود ، آنها را در آن جا استراحت دهيد .
الكافي : 2 / 120 / 12 منتخب ميزان الحكمة : 170
آيا مي توان بر پشت چارپايان نشست و به گفتگو پرداخت؟
عنه صلى الله عليه و آله و سلّم :
ارْكَبوا هذهِ الدَّوابَّ سالِمَةً واتَّدِعُوها سالِمَةً ، ولا تَتَّخِذوها كَراسِيَّ لأحاديثِكُم في الطُّرُقِ والأسْواقِ ، فَرُبَّ مَرْكوبَةٍ خَيرٌ مِن راكِبِها وأكْثَرُ ذِكْرا للّهِ تباركَ وتعالى مِنهُ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
چارپايان سالم را سوار شويد و آنها را سالم نگه داريد و آنها را كرسى خطابه و صحبتهاى خود در كوچهها و بازارها نكنيد ؛ چه بسا مركوبى كه از سوارهاش بهتر است و بيشتر از او به ياد خداى تبارك و تعالى است .
كنزالعمّال : 24957 منتخب ميزان الحكمة : 170
چارپايان چه حقوقي بر صاحب خود دارند؟
عنه صلى الله عليه و آله و سلّم :
للدّابهِ على صاحِبِها سِتُّ خِصالٍ : يَعْلِفُها إذا نَزلَ ، ويَعْرِضُ علَيها الماءَ إذا مَرَّ بهِ ، ولا يَضْرِبُها إلاّ على حقٍّ ، ولا يُحَمّلُها ما لا تُطيقُ ، ولا يُكلّفُها مِن السَّيرِ إلاّ طاقَتَها ، ولا يَقِفُ علَيها فُواقا .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
حيوان شش حق به گردن صاحب خود دارد : هر گاه از آن پياده شد علفش دهد ، هرگاه از آبى گذشت آن را آب دهد ، بىدليل آن را نزند ، بيشتر از قدرتش آن را بار نكند ، بيشتر از توانش آن را راه نبرد و مدّت زيادى روى آن درنگ نكند .
مستدرك الوسائل : 8 / 258 / 9393 منتخب ميزان الحكمة : 170
چرا نبايد به صورت حيوانات سيلي زد؟
عنه صلى الله عليه و آله و سلّم :
لا تَـضْـرِبـوا الدَّوابَّ على وُجوهِها ؛ فإنَّها تُسَبِّحُ بحَمْدِ اللّه .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
به صورت حيوانات نزنيد ؛ زيرا آنها حمد و تسبيح خدا مىگويند .
آب دادن به حیوانات تشنه چه ثوابی دارد؟
عنه صلى الله عليه و آله و سلّم :
غُـفِرَ لامْرأةٍ مُومِسَةٍ مرَّتْ بكلبٍ على رأسِ رَكِيٍّ يَلْهَثُ كادَ يَقْتُلُهُ العَطَشُ ، فنَزَعَتْ خُفَّها فأوْثَقَتْهُ بخِمارِها فنَزَعَتْ لَهُ مِن الماءِ ، فغُفِرَ لَها بذلكَ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
زنى بدكاره سگى را ديد كه بر سرچاهى لهله مىزند و كم مانده است از تشنگى بميرد . او كفش خود را در آورد و آن را به روسرى خود بست و براى آن سگ از چاه آب كشيد ؛ پس خداوند گناهان او را به سبب اين كار آمرزيد .
كنز العمّال : 43116 منتخب ميزان الحكمة : 170چه حيواناتي در قيامت شكايت از قاتل خود مي كنند؟
عنه صلى الله عليه و آله و سلّم :
ما مِن دابَّةٍ طائرٍ ولا غَيرِهِ يُقتَلُ بغَيرِ الحقِّ إلاّ ستُخاصِمُهُ يَومَ القِيامَةِ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
هر حيوانى - پرنده يا جز آن - كـه بـه ناحـقّ كشته شود در روز قيامت از قاتل خود شكايت خواهد كرد .
عنه صلى الله عليه و آله و سلّم :
مَن قَتلَ عُصْفورا عَبَثا عَجَّ إلى اللّه يَومَ القِيامَةِ مِنهُ ، يقولُ : يا رَبِّ ، إنّ فُلانا قَتلَني عَبَثا ولَم يَقتُلْني لِمَنفَعَةٍ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
هركس گنجشكى را بى سبب بكشد آن گنجشك در روز قيامت از او به درگاه خدا بنالد و بگويد : پروردگار من ! فلانى مرا نه براى استفاده ، كه بىسبب كشت .
الإمامُ الصّادقُ عليهالسلام :
إنّ امـرأة عُـذِّبَتْ في هِرّةٍ رَبَطتْها حتّى ماتَتْ عَطَشا .
امام صادق عليهالسلام :
زنى به سبب آن كه گربهاى را بسته بود ، تا از تشنگى مُرد ، به عذاب گرفتار آمد .
مكارم الأخلاق : 1 / 280 / 864 منتخب ميزان الحكمة : 170رسول اللّه صلى الله عليه و آله و سلّم :
تَعَلَّموا مِنَ الغُرابِ خِصالاً ثَلاثاً : اِستِتارَهُ بِالسِّفادِ ، وبُكورَهُ في طَلَبِ الرِّزقِ ، وحَذَرَهُ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
سه چيز را از كلاغ بياموزيد : پنهان داشتن آميزش ، سحرخيزى در طلب روزى ، و احتياطورزى او را .
الخصال ، صفحه 100 ، حديث 51 ، عيون أخبار الرضا عليهالسلام ، جلد 10 ، صفحه 257 ، حديث 10 كلاهما عن سليمان بن جعفر الجعفري عن الإمام الرضا عن آبائه عليهمالسلام ، كتاب من لا يحضره الفقيه ، جلد 1 ، صفحه 482 ، حديث 1394 عن الإمام الصادق عليهالسلام ، بحار الأنوار ، جلد 103 ، صفحه 41 ، حديث 3 دانش نامه احاديث پزشكي : 1 / 614الإمامُ الصّادقُ عليهالسلام :
نهى رسولُ اللّه صلى الله عليه و آله و سلّم أن يُؤكَلَ ماتَحمِلُ الَّنملَةُ بِفِيها وقَوائمِها .
امام صادق عليهالسلام :
رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلّم از خوردن چيزى كه مورچه با دهان و پاهاى خود حمل مىكند ، نهى فرمود .
الكافي : 5 / 307 / 11 منتخب ميزان الحكمة : 350للّهُمَّ إنّي أسأَلُكَ خَيرَ هذَا اليَومِ ونورَهُ ، وهُداهُ وبَرَكَتَهُ ، وطَهورَهُ ومُعافاتَهُ ، اللّهُمَّ إنّي أسأَلُكَ خَيرَهُ وخَيرَ ما فيهِ ، وأعوذُ بِكَ مِن شَرِّهِ وشَرِّ ما بَعدَهُ .
اللهُمَ صلِ علی فاطمةَ وَ أَبیِها وَ بَعلِها وَ بَنیها وَ السِّرِّ المُستَودَعِ فیها بِعَدَدِ ما أحَاطَ بِهِ عِلمُک
یکی از شیوههای مقابله با سرطان یا جلوگیری از پیشرفت آن در بدن، استفاده از روش پیشنهادی زیر با استفاده از عسل و غذای ملکهی زنبور عسل (ژل رویال) استروشی ساده برای جلوگیری و درمان سرطان با عسل
صد گرم غذای ملکهی زنبور عسل یعنی ژل رویال در هفته مصرف شود. هر بار به اندازهی ۲ گرم آن را با یک فنجان عسل طبیعی مخلوط کرده و آن را صبح ناشتا بخورید، فرد مبتلا به سرطان به تدریج میل کند و نیز مخلوطی از عسل طبیعی و روغن سیاهدانه در ابتدای روز به بدن بمالد و یک ساعت قبل از خواب با آب گرم شستشو دهد، همچنین هویج را چرخ کند و با عسل طبیعی مخلوط و با هر وعده غذا میل کند.
مرجع:
دایرة المعارف عسل درمانی ایران:معجزات عسل بر درمان بیماری ها،زنبورداری و تولید عسل/احمد حاجی شریفی(عطار اصفهانی) صفحه:۷۹۱
حاكم نيشابوري عالم معروف اهل سنت در كتاب معتبر المستدرك علي الصحيحينمينويسد :
ثنا داود بن يزيد الأودي قال سمعت الشعبي يقول والله لقد سم رسول الله صلى الله عليه وآله وسم أبو بكر الصديق وقتل عمر بن الخطاب صبرا وقتل عثمان بن عفان صبرا وقتل علي بن أبي طالب صبرا وسم الحسن بن علي وقتل الحسين ابن علي صبرا رضي الله عنهم فما نرجو بعدهم .
المستدرك - الحاكم النيسابوري - ج 3 - ص 59 .
داود بن يزيد گويد كه از شعبي شنيدم كه مي گفت : به خدا قسم رسول خدا و ابوبکر با سمّ کشته شدند و عمر و عثمان و علي بن ابيطالب با شمشير کشته شدند و حسن بن علي با سم و حسين بن علي با شمشير کشته شد .
و نيز ابن كثير دمشقي سلفي كه امروزه وهابيت براي سخن او ارزش ويژهاي قائل هستند به نقل از بيهقي مينويسد
عن عبد الله بن مسعود ، قال : لئن أحلف تسعا أن رسول الله صلى الله عليه وسلم قتل قتلا أحب إلى من أن أحلف واحدة أنه لم يقتل ، وذلك أن الله اتخذه نبيا واتخذه شهيدا .
السيرة النبوية - ابن كثير - ج 4 - ص 449 – 450 .
از عبدالله بن مسعود روايت کرده است که مي گفت : اگر ۹ بار قسم بخورم که رسول خدا کشته شده است برايم محبوبتر است از اين که يک بار قسم بخورم که او کشته نشده است ؛ زيرا خداوند او را پيامبر و شهيد قرار داده است .
و از علماي شيعه ، مرحوم شيخ طوسي در كتاب تهذيب الأحكام مينويسد :
محمد بن عبد الله... وقبض بالمدينة مسموما يوم الاثنين لليلتين بقيتا من صفر سنة عشرة من الهجرة .
تهذيب الأحكام - الشيخ الطوسي - ج 6 - ص 2 .
محمد بن عبد الله (صلي الله عليه وآله وسلم ) ... در روز دوشنبه 28 صفر سال دهم هجري در حالي از دنيا رفت كه مسموم شده بود .
و نيز مرحوم علامه حلي در كتاب المنتهي مينويسد :
محمد بن عبد الله ... وقبض بالمدينة مسموما يوم الاثنين لليلتين بقينا من صفر سنة عشرين من الهجرة .
منتهى المطلب (ط.ق) - العلامة الحلي - ج 2 - ص 887 .
اما اين كه چه كسي و در چه زماني آن حضرت را سمّ داده است ، همانند بسيار ديگر از زواياي زندگي آن حضرت براي ما روشن نيست .
محمد بن اسماعيل بخاري در صحيحش مينويسد :
قَالَ عُرْوَةُ قَالَتْ عَائِشَةُ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهَا كَانَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَقُولُ فِي مَرَضِهِ الَّذِي مَاتَ فِيهِ يَا عَائِشَةُ مَا أَزَالُ أَجِدُ أَلَمَ الطَّعَامِ الَّذِي أَكَلْتُ بِخَيْبَرَ فَهَذَا أَوَانُ وَجَدْتُ انْقِطَاعَ أَبْهَرِي مِنْ ذَلِكَ السُّمِّ .
صحيح البخاري - البخاري - ج 5 - ص 137 .
عايشه گفته است كه رسول خدا در مريضي خود ( كه در آن از دنيا رفتند) ميفرمودند تا كنون درد غذايي را كه در خيبر خوردم احساس ميكردم و الآن زماني است كه احساس كردم شريانهاي قلبم از آن پاره شده است
شايد برخي بگويند كه چنين مطلبي بعيد به نظر ميرسد كه سمي بعد از چهار سال اثر كند ، ضمن اين كه پيامبر اسلام قبل از خوردن آن سم در جنگ خيبر از مسموم بودن گوشت گوسفند آگاه شد و از خوردن دست كشيد ؛ چنانچه ابن كثير دمشقيمينويسد :
وفي صحيح البخاري عن ابن مسعود قال : لقد كنا نسمع تسبيح الطعام وهو يؤكل - يعني بين يدي النبي صلى الله عليه وسلم - وكلمه ذراع الشاة المسمومة ، وأعلمه بما فيه من السم .
البداية والنهاية - ابن كثير - ج 6 - ص 317 – 318 .
در صحيح بخاري از ابن مسعود نقل شده است كه ميگفت : "ما صداي تسبيح گفتن غذا را هنگامي كه رسول خدا از آن تناول ميفرمود ، ميشنيديم" . يعني در جلوي پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم . و گوشت سردست مسموم با حضرت سخن گفت و ايشان از سمي بودن خود مطلع كرد .
در نتيجه اين كه چه كسي پيامبر را سمّ داده و اين سمّ در چه زماني بوده است ، براي ما به صورت دقيق روشن نيست .
و از طرف ديگر مي بينيم كه محمد بن اسماعيل بخاري و مسلم و بسياري ديگر از بزرگان اهل سنت نوشتهاند :
قَالَتْ عَائِشَةُ لَدَدْنَاهُ فِي مَرَضِهِ فَجَعَلَ يُشِيرُ إِلَيْنَا أَنْ لَا تَلُدُّونِي فَقُلْنَا كَرَاهِيَةُ الْمَرِيضِ لِلدَّوَاءِ فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ أَلَمْ أَنْهَكُمْ أَنْ تَلُدُّونِي قُلْنَا كَرَاهِيَةَ الْمَرِيضِ لِلدَّوَاءِ فَقَالَ لَا يَبْقَى أَحَدٌ فِي الْبَيْتِ إِلَّا لُدَّ وَأَنَا أَنْظُرُ إِلَّا الْعَبَّاسَ فَإِنَّهُ لَمْ يَشْهَدْكُمْ .
صحيح البخاري - البخاري ج 8 - ص 40، ح 6886 ، ج 5 - ص 143 و ج 7 - ص 17 و و صحيح مسلم - مسلم النيسابوري - ج 7 - ص 24 و مسند احمد - الإمام احمد بن حنبل - ج 6 - ص 53 و تاريخ الطبري - الطبري - ج 2 - ص 437 و...
عايشه گفته است در دهان رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم در زمان مريضي ايشان به زور دوا ريختيم ، پس با اشاره به ما فهماندند كه به من دوا نخورانيد ، ما با خود گفتيم اين از آن جهت است كه مريض از دوا بدش ميآيد و وقتي حضرت بهتر شد ، فرمودند : آيا من شما را از اين كه به من دوا بخورانيد نهي نكردم ؟ پس فرمودند : بايد در دهان هر كسي كه در اين خانه است ، در جلوي چشم من دوا ريخته شود ؛ غير از عباس كه او شاهد ماجرا نبوده است .
نكته جالب توجه اين است كه بخاري اين حديث را در كتاب ديات ، باب قصاص نقل كرده است
ابن حجر عسقلاني در شرح اين روايت مينويسد :
قوله لددناه أي جعلنا في جانب فمه دواه بغير اختياره وهذا هو اللدود .
اين كه گفته : «لددنا» يعني اين كه ما در دهان آن حضرت بدون اين كه اختياري داشته باشد (بازور) دوا ريختيم
در اين جا چند سؤال از برادران اهل سنت داريم كه اميد است پاسخ بدهند:
1 .چرا عايشه و كساني كه در آنجا حضور داشتند ، حرف پيامبر را گوش نكردند و علي رغم نهي آن حضرت ، دارو را به زور در حلق آن حضرت ريختند ؟ مگر نه اين كه قرآن كريم ميفرمايد :
وَ ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا . الحشر / 7 .
هر دستورى كه رسول به شما داد اطاعت كنيد و از هر گناهى نهيتان كرد آن را ترك كنيد ، و از خدا بترسيد كه خدا عقابى سخت دارد .
2.چرا عايشه پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله وسلم را با ديگر مريضها يكسان ميبيند ؟ مگر نه اين كه خداوند مي فرمايد :
وَ مَا يَنطِقُ عَنِ الهَْوَى . إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْىٌ يُوحَى . النجم / 3 و 4 .
هرگز از روى هوى و هوس سخن نمىگويد و آنچه مىگويد چيزي جز وحيى كه به وى مىشود نيست .
چرا فكر كرد كه هر مريضي حتي پيامبر خوردن دوا را دوست ندارد ؟ نكند خداي نخواسته چيز ديگري به جاي دوا به پيامبر خورانده باشند ؟
آيا پيامبر اسلام به اندازه اطرافيان درك نمي كرد كه چه چيزي براي او خوب است و چه چيزي بد ؟ يا اين كه اطرافيان ميخواستند با انجام اين عمل ، همان سخن افرادي را تكرار كنند كه به هنگام درخواست قلم و كاغذ به پيامبر گرامي (ص)نسبت هذيان دادند ؟
و از همه عجيبتر اين است كه نقل كردهاند : پيامبر اسلام بعد از اين كه به هوش آمد ، دستور داد به همه آنها كه به زور به حضرت دوا داده بودند ، از همان دوا بخورانند غير از عمويش عباس ! چرا پيامبر اسلام همه را مجازات ميكند ؟ مگر قرآن كريم نفرموده :
وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى . الأنعام / 164 و الأسراء /15 و فاطر 18 و الزمر / 7 .
هيچ گنهكارى بار گناه ديگرى را بر دوش نمىكشد .
با اين تفصيل بايد براي مظلوميت آقا رسول الله صلي الله عليه وآله وسلم بيش از همه اشك ريخت.
منبع :
http://weneedhelpmygod.blogfa.com/category/7
دو. آسيب هاي روحي و رواني
سه. آسيب هاي اجتماعيناسازگاري خانوادگي، بيميل شدن به همسر و ازدواج، ناتواني در ارتباط با جنس مخالف و همسر، احساس طرد شدن، از بين رفتن عزّت، پاكي، شرافت و جايگاه اجتماعي، دير ازدواج كردن و لذت نبردن از زندگي مشتركجهت آگاهي بيشتر نگا: قائمي، علي، خانواده و مسائل جنسي كودكان، (تهران: انتشارات انجمن اوليا و مربيان جمهوري اسلامي ايران، چاپ دهم، 1376)..
چهار. آسيب هاي معنوي و اخرويهيچ يك از آسيب هاي پيش گفته، به اهميت آسيب هاي معنوي نيست؛ زيرا آسيب هاي معنوي، جان و دل و به عبارت ديگر كنه حقيقت وجود آدمي را تباه ميسازد. خودارضايي از نظر دين يك گناه است و به تعبير قرآن زنگار بر دل مينهد:«كَلاَّ بَلْ رانَ عَلي قُلُوبِهِمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ»؛ «چنين مباد! بلكه اعمال (ناشايست) دل هاي آنان را زنگار زده است».مطففين (83)، آيه 24.
چه عاملي از اين كارسازتر كه شخص گنه كار احساس كند در صورت توبه، خداوند او را دوست ميدارد و در نظر خداوند چنان است كه گويي گناهي مرتكب نشده است. امام باقرعليه السلام در اين باره ميفرمايد:«التائب من الذنب كمن لاذنب له»؛اصول كافي، ج 2، ص 435.؛ «توبه كننده مانند كسي است كه اصلاً گناه نكرده است».«توبه» يعني شروع زندگي پاك و سازنده و حركت در نور و روشنايي. اگر شخص از گناه خويش ميترسد، بايد از بالاترين گناه (يأس و نوميدي) بترسد.
در پايان بار ديگر تأكيد مي كنيم كه اگر كسي بخواهد و اراده اي جدي بر ترك اين عمل داشته باشد مطمئناً موفق مي شود فقط شرط اساسي آن داشتن اراده اي محكم است كه در اين باره در نوشته بعدي به آن خواهيم پرداخت. علاوه بر اين مي توان با مطالعه تجربه هاي موفق افرادي كه مدت ها با اين معضل دست و پنجه نرم مي كردند و بخاطر عدم شناخت كافي يا جدي نگرفتن راه مقابله با آن و يا به هر دليل ديگري گرفتار اين رفتار ناپسند بوده اند، اين احساس را در خود تقويت كرد كه واقعاً خواستن توانستن است زيرا در مسير مبارزه با اين گناه، احساس ضعف و سستي كردن آفتي بزرگ است.
اكنون از تمام خوانندگان گرامي چه خوب است اين درخواست را داشته باشيم كه تجربه موفق خود را ذكر كرده تا ديگران نيز قوت قلب كافي براي مبارزه و مقابله با چنين انحراف رفتاري را پيدا كنند گر چه روشن است كه مي توان با يك برنامه ريزي مناسب و عمل به راهكار هاي ارائه شده به طور دقيق و كامل به چنين هدفي دست يافت و تجربه هاي موفقيت آميز برخي افراد گواه آشكاري بر اين مطلب است. بيان تجربه هاي موفق توسط خوانندگان براي ديگر عزيزان مي تواند بسيار مفيد باشد. بنابراين آماده شنيدن اظهار نظرها و بيان تجربه هاي موفق تمام عزيزان هستيم تا آن را در اختيار ديگران قرار دهيم.
قبولی یک نماز
امام صادق (ع ) :من قبل الله منه صلاة واحدة لم یعذبه
اگر خداوند از کسی یک نماز بپذیرد او را عذاب نمی کند.
( وسائل الشیعه ، ج 3، ص .23 محجة البیضاء، ص 339 )
نشانه قبولی نماز
امام صادق (ع ) :من احب ان یعلم اقبلت صلاته ام لم تقبل فلینظر هل منعته صلاته عن الفحشاءو المنکر فبقدر ما منعته قبلت منه
هرکس دوست دارد بداند که نمازش قبول شده یا نه ، ببیند که آیا نمازش او را ازگناه و زشتی باز داشته یا نه ؟ پس به هر قدر که نمازش او را از گناه باز داشته ، به همان اندازه نمازش قبول شده است .
( بحار الانوار، ج ,82 ص 198 )
حضور قلب
امام سجاد (ع ) : ان العبد لا یقبل من صلاته الا ما اقبل علیه منهابقلبه
همانا نماز بنده پذیرفته نمی شود، مگر آنچه را که با قلبش به نماز توجه کرد.
( وسائل الشیعه ، ج 4، ص .688 المواعظ العددیه ، ص 270 )
استخفاف در نماز مانع قبولی نماز
امام صادق (ع ) :و الله انکم لتعرفون من جیرانکم و اصحابکم من لو کان یصلی لبعضکم ما قبلها منه لاستخفافه بها ان الله لایقبل الا الحسن فکیف یقبل ما یستخف به ؟
قسم به خدا، شما از همسایگان و دوستان خود کسانی را می شناسید که اگر برای بعضی از شما نمازی بخوانند از او قبول نخواهیدکرد، به علت استخفاف و بی اعتنایی که بر آن روا داشته ، همانا خداوند چیز نیکو وشایسته را فقط
می پذیرد، پس چگونه بپذیرد عبادتی راکه به آن بی توجهی شده است ؟
( میزان الحکمه ، ج 5، ص 387 )
سخت ترین چیز
امام صادق (ع ) : والله انه لیأتی علی الرجل خمسون سنة ، وما قبل الله صلاة واحدة فای شی ء اشد من هذا
قسم به خدا، از زندگی انسان پنجاه سال بگذرد (و نماز خوانده باشد)، ولی خداوند یک نماز او را قبول نمی کند، چه چیزی سخت تر از این !
( میزان الحکمه ، ج 5، ص 387 )
نماز و ولایت
امام سجاد (ع ) : فی جواب سائل سأله عن حدود الصلاة ... قال :و ما سبب قبولها؟ قال - علیه السلام - : ولایتنا و البراءة من اعدائنا
در پاسخ کسی که پرسید از حدود نماز... و چه چیزی سبب قبولی نماز است ؟ فرمود: "ولایت مااهل بیت ، و برائت از دشمنان ما".
( میزان الحکمه ، ج 5، ص 386 )
احمد بن محمّد بن ابى نصر می گوید که امام رضا (ع) به من فرمود: «اى احمد! میل تو به سبزىها چگونه است؟». گفتم : همه را دوست دارم.
فرمود : «اگر چنین است ، بر تو باد چغندر ؛ چرا که بر ساحل فردوس مىروید . در آن ، شفاى هر دردى است ، استخوان را درشت مىکند و گوشت مىرویانَد»
بابونه گیاهی بسیار موثر برای کاهش استرس می باشد. ماهیت آرام بخش و تسکین دهنده آن به عنوان یک مسکن بر روی سیستم عصبی مرکزی عمل می کند. بابونه به شل شدن عضلات، رفع اضطراب و خواب بهتر کمک می کند.
- برای مبارزه با استرس شما می توانید روزانه 4 فنجان از دمنوش بابونه بنوشید. برای تهیه این دمنوش، 2 قاشق چای خوری بابونه خشک را به یک فنجان آب گرم اضافه کنید و اجازه دهید به مدت 10 دقیقه دم بکشد. سپس مقداری عسل به عنوان طعم دهنده به آن اضافه کنید و آن را بنوشید.
- شما همچنین می توانید گل بابونه تازه یا چند قطره از اسانس بابونه به آب گرم اضافه کنید و به عنوان تسکین دهنده اعصاب مصرف نمایید.
- شما حتی می توانید از این گیاه به عنوان مکمل نیز استفاده نمایید. برای انتخاب دوز مناسب با دکتر خود مشورت کنید.
- استفاده از سركه در كنار وعدههای غذایی باعث رقیق شدن خون شده و به تجزیه چربیها و دفع سموم كمك كرده و سبب كاهش چربی و كلسترول بد خون میشود.
- اسید سیتریك موجود در سركه، هضم و جذب كلسیم موجود در سركه و سایر موادغذایی را آسان میكند و در سوخت و ساز بدن موثر است.
- سركه می تواند باكتریهای مضر سیستم گوارشی را از بین ببرد، بنابراین افرادی كه در سیستم گوارش خود با مشكلاتی نظیر: یبوست، نفخ، اسهال، دل درد و دفع نامرتب مزاج مواجهند، میتوانند با مصرف سركه به رفع این مشكل بپردازند.
- سركه میتواند ترشح اسید معده را متعادل كرده و از بروز گاز معده جلوگیری كند.
- سركه در رفع جرم دندان و التهاب لثه موثر است. به منظور رفع بوی بد دهان و نیز سفیدی دندانها، هفتهای یك بار دندانهای خود را با مسواك آغشته به سركه مسواك بزنید.
- در صورتی سركه میتواند در كاهش وزن تاثیرگذار باشد كه فرد از رژیم غذایی مناسبی جهت كاهش وزن پیروی كند، در غیر این صورت سركه تاثیری در كاهش وزن نخواهد داشت.
- بُخور سركه ی رقیق شده در رفع گرفتگی بینی ناشی از سرماخوردگی موثر است و سردردی را كه در اثر بدی هوای محیط، بخار حمام و زیادی صفرا باشد، معالجه میكند.
- سركه در درمان بوی عرق بدن، قارچ پا و ورم پا موثر است و میتواند در رفع احساس گرگرفتگی پاها تاثیر قابل توجهی داشته باشد.
- سركه ضدعفونیكننده قوی است و میتواند به عملكرد سمزدایی كبد كمك كرده و صفرا را از بین ببرد.
- دوام سركه نامحدود است. حتی اگر بعد از مدتی كدر شود و رسوب كند، همچنان خاصیت دارد
متخصصان تغذيه تاکيد دارند که زيتون گياهي بسيار مفيد براي سلامتي انسان است و ميتواند از بروز بيماريهاي قلبي پيشگيري کند.
به گزارش ايسنا، اين متخصصان ميگويند برگ زيتون نيز در کاهش فشارخون نقش دارد. اگرچه ميوه اين گياه، حاوي چربي بالايي است اما با اين وجود منبع خوبي از اسيد اولئيک يا اسيدهاي چرب اشباع نشده امگا - 9 و ويتامين «اي» است. زيتون همچنين ميتواند اشتها را نيز افزايش دهد.
به گزارش روزنامه تايمزآواينديا، برگ زيتون کاهش دهنده فشارخون است و جوشانده آن براي تسکين درد دندان مفيد است. برگهاي زيتون غني از مادهاي تلخ به نام «اولئوروپئين»، حاوي مقداري اسيد چرب، عناصري چون نيتروژن، فسفر، كلسيم، منيزيم و حاوي مواد قندي است. در طب قديم بيشتر از روغن زيتون به عنوان ملين و همچنين براي معالجه دردهاي عصبي استفاده ميشده است.
روغن زيتون علاوه بر کاهش کلسترول بد خون و پيشگيري از بروز مشکلات عروقي، مانع از رسوب كردن کلسترول بر ديواره عروق و سرخرگها و تنگ شدن آنها ميشود. اين گياه و روغن آن ميزان قند خون را تنظيم ميکنند و خاصيت ضد سرطان و ضد التهابي دارد تا جايي که ممکن است از التهاب روده نيز پيشگيري کنند. خاصيت زيتون براي پيشگيري و درمان آسم و آرتروز نيز شناخته شده است.
بنابراين گزارش، زيتون خواص درماني ديگري نيز دارد از جمله اينكه زيتون سنگهاي صفراوي را دفع و يبوستهاي مزمن را درمان ميکند و تسکين دهنده قولنجهاي ناشي از ورم کليه است. همچنين اين ميوه بسيار مفيد در تسکين درد و سوزش سوختگيها، درمان آفتاب زدگي و سرمازدگي، گزش حشرات، مار و عقرب نقش قابل توجهي دارد.
پزشكان همچنين معتقد هستند كه مصرف روغن زيتون خطر سرطان سينه را در زنان کاهش ميدهد. آنها ميگويند اسيد اولئيک موجود در روغن زيتون اثر ژن سرطانزاي اين بيماري را کاهش ميدهد. روغن زيتون به موها نرمي و لطافت خاصي ميبخشد و باعث تقويت مو ميشود.
عصاره زيتون براي چين و چروک پوست بسيار مفيد است و باعث لطافت و نرمي و شادابي پوست صورت ميشود. به اين ترتيب پزشکان تاکيد دارند که روغن زيتون سالمترين روغن است که علاوه بر محافظت در برابر امراض قلبي از بروز انواع بيماريها مانند ديابت جلوگيري ميکند.
منبع: shafaf.ir
خواص زیتون در پیشگیری از بیماری های قلبی
زیتون سرشار از اسیدهای چرب غیر اشباع تک زنجیره ای به نام اولئیک اسید می باشد و میتواند از بروز بیماریهای قلبیجلوگیری کند. روغن زیتون، همچون خود زیتون دارای مقدار زیادی اسیدهای چرب غیر اشباع تک زنجیره ای است که در کاهش فشار خون و جلوگیری از ابتلا به بیماری های قلبی نقش دارد.
زمانی که رادیکالهای آزاد باعث اکسید شدن کلسترول در بدن میشوند، اتفاقات متعددی رخ میدهد. رگهای خونی آسیب میبینند و چربی در شریانهای بدن انباشته میشود. همه این موارد شرایط سکته قلبی را فراهم میکند. مواد مغذی و آنتیاکسیدانهای موجود در زیتون سیاه از اکسیداسیون کلسترول جلوگیری میکنند و میتوانند مانع نارساییهای قلبی و سکتههای قلبی شوند.
علاوه بر این، زیتون غنی از ترکیبات فنولی نظیر هیدروکسی تیروزول است که همانند یک ماده ضد انعقادی عمل میکند و به این صورت احتمال ایجاد لختههای خون را کاهش میدهد. ترکیبات فنولی تنش رگهای خونی را برطرف نموده و عروقی خونی را متسع می کنند. همین امر موجب میشود جریان خون در بدن به خوبی انجام شود و اکسیژن رسانی به سایر ارگانهای بدن نیز تسهیل گردد.
خواص زیتون برای لاغری و کاهش وزن
زیتون به دو صورت به کاهش وزن کمک می کند، نخست از طریق چربی های موجود در زیتون و دیگری به علت نقش زیتون در افزایش میزان هورمون سروتونین می باشد. در مورد اول تحقیقات دانشمندان که در سال ۲۰۱۱ به چاپ منتشر شده است نشان داده است که افرادی که در رژیم غذایی خود بیشتر از دیگر غذاهای چرب از زیتون و روغن زیتون استفاده می نمایند، نسبت به دیگران میزان افزایش وزن در آنها کمتر بوده است. محققان بر اساس نتایج این پژوهش چنین نتیجه گرفتند که این خاصیت زیتون در پیشگیری از افزایش وزن به علت وجود میزان زیادی از اسیدهای چرب غیر اشباع تک زنجیره ای در آن می باشد. در واقع پیوندهای موجود در این نوع چربی راحتتر شکسته میشوند و مانند چنین دانشمندان دریافته اند افرادی که در زیتون مصرف می کنند، از سطح بالای سروتونین در بدن خود برخوردارند. سروتونین نوعی هورمون است که در بدن انسان احساس سیری را تقویت میکند بنابراین با مصرف زیتون میتوان به صورت روزانه تا ۲۰۰ کالری کمتر انرژی دریافت نمایید که این به دلیل کاهش اشتها و احساس سیری میباشد.
خواص زیتون در پیشیگری از سرطان
رادیکالهای آزاد سلولهای سالم بدن را به سلولهای سرطانی تبدیل میکنند بنابراین اضافه کردن آنتی اکسیدانها به رژیم غذایی میتواند بهترین انتخاب باشد. زیتون حاوی آنتوسیانین است که به عنوان یک مادهی ضد التهابی و آنتی اکسیدانی، میتواند از بروز سرطان جلوگیری کند. در واقع مواد آنتی اکسیدانها، رادیکال های آزاد موجود در بدن را از بین برده، از تخریب سلول ها توسط این رادیکال ها پیشگیری می کنند.
التهاب کرونیکی و استرس اکسیداتیو، دلایل اصلی پیشرفت سرطان هستند. زیتون حاوی ترکیبات آنتیاکسیدان و ضدالتهابی فراوانی است و میتواند از ترکیب خطرناک التهاب مزمن و استرس اکسیداتیو مزمن جلوگیری کند.
زیتون سیاه منبع شناخته شده ویتامین E است که در خنثی کردن رادیکالهای آزاد در بافت چربی سریع عمل میکند. بسیاری از کارشناسان تأیید کردهاند که یک رژیم غذایی حاوی روغن زیتون و زیتون منجر به کاهش خطر وقوع سرطان روده بزرگ میشود.
سلامت دستگاه گوارش
مصرف منظم ویتامین E و چربی های تک غیر اشباع (monounsaturated fats) موجود در زیتون سیاه سبب کاهش خطر ابتلا به سرطان روده بزرگ می شود. این مواد مغذی یعنی ویتامین E و چربی های تک غیر اشباع با خنثی نمودن رادیکال های آزاد از بروز سرطان روده بزرگ جلوگیری می کنند. علاوه بر این مصرف زیتون و روغن زیتون در پیشگیری از زخم معده و ورم معده (گاستریت) موثر است. با خوردن روغن زیتون ترشح صفرا و هورمون های پانکراس بسیار طبیعی تر از زمانی که فرد برای این منظور دارو مصرف می کند صورت می گیرد و به این صورت خطر تشکیل سنگ کیسه صفرا کمتر می گردد.
از دیگر خواص زیتون باید به وجود مقدار زیاد فیبر در آن اشاره داشت که گونه ای خوردن یک فنجان زیتون سیاه ۱۷ درصد از نیاز روزانه بدن ما به فیبر را تامین می نماید. فیبر باعث حرکت بهتر و راحت تر غذا در دستگاه گوارش می شود و به این صورت به سلامت دستگاه گوارشی کمک می کند.
تاثیر زیتون بر کاهش درد مفاصل
ترکیبات مختلف در زیتون نه تنها به عنوان ترکیبات آنتی اکسیدانی عمل میکنند بلکه دارای خاصیت ضد التهابی نیز هستند و موجب کاهش التهابات بدن می گردند. مصرف زیتون باعث کاهش درد و التهاب در مفاصل، ماهیچهها، قسمتهای آسیب دیده،تاندونها و اندامهای مختلف بدن میشود. به ویژه بیماران مبتلا به آرتریت، نقرس و دیگر بیماری های روماتیسمی، از زیتون بخوردند، درد آنها کاهش می یابد.
خواص زیتون در حفظ سلامت چشم
یک فنجان زیتون، ۱۰ درصد از نیاز روزانه بدن ما به ویتامین A را تامین می کند و می دانیم که ویتامین A برای حفظ سلامت چشم و تقویت بینایی اهمیت حیاتی دارد. ویتامین A به چشم انسان در تشخیص روشنایی و تاریکی از هم کمک کرده و به این شکل دید ما در شب را بهتر می کند. به علاوه دانشمندان معتقدند که مصرف ویتامین A ،که زیتون دارای مقداری زیادی از این ویتامین می باشد، در پیشگیری از آب مروارید، دژنراسیون ماکولا، گلوکوم و دیگری بیماری های چشم که با افزایش سن و پیری در ارتباط هستند مفید و موثر است.
زیتون برای مقابله با حساسیت
خواص ضدالتهابی زیتون باعث میشود که حتی افراد مبتلا به حساسیت هم بتوانند از خواص زیتون بهره ببرند. عصاره زیتون به عنوان یک آنتیهیستامین در سطح سلولی عمل میکند. آنها میتوانند با مسدود کردن گیرندههای هیستامین که منجر به کاهش واکنشهای آلرژیک میشوند. به همین دلیل می توانید را به عنوان یک ماده غذایی ضد آلرژی و حساسیت در برنامه غذایی خود بگنجانید. به علاوه زیتون میتواند جریان خون را افزایش دهد و به کاهش آثار برخی بیماری های همچون آسم کمک کند.
تاثیر زیتون در پیشگیری از پوکی استخوان
یکی دیگر از فواید زیتون که در اینجا می خواهیم به توضیح آن بپردازیم تقویت استخوان ها و پیشگیری از پوکی استخوان است. پوکی استخوان عارضه ای است که در آن توده استخوانی کاهش یافته و کیفیت استخوان کاهش می یابد و خطر شکستگی استخوانی را افزایش می دهد. در تحقیقاتی که در بر روی جانوران صورت گرفته دانشمندان مشاهده کرده اند که برخی ترکیبات موجود در زیتون و روغن زیتون در پیشگیری از پوکی استخوان موثر هستند. ترکیبات هیدروکسی تیروزول و اولئوروپین (که در زیتون به وفور یافت می شوند) باعث افزایش جذب کلسیم و رشد استخوان میشوند و همین امر از بروز پوکی استخوان جلوگیری میکند. بنابراین اگر با خطر ابتلا به پوکی استخوان مواجه هستید، مقدار مناسبی از زیتون و یا روغن آن را به رژیم غذایی خود بیفزایید. شاهدی بر این امر آن است که افرادی که از رژیم غذایی مدیترانهای [که زیتون یکی از اجزای اصلی آن است] استفاده میکنند، کمتر به پوکی استخوان مبتلا میشوند.
دانلود فایل
دانلود سخنرانی استاد رائفی پور " 7 صفر، حقیقت پنهان " - کیفیت 24kb - حجم 14 مگابایت
منبع سایت مصاف
دانلود سخنرانی استاد رائفی پور با موضوع نقاط قوت و استراتژیک تشیع در دانشگاه علوم قرآنی کرج - 8 آبان 1395صوت هادانلود سخنرانی استاد رائفی پور " نقاط قوت و استراتژیک تشیع " -
کیفیت 80kb - حجم 39 مگابایتدانلود فایل
دانلود سخنرانی استاد رائفی پور " نقاط قوت و استراتژیک تشیع " -
کیفیت 24kb - حجم 11 مگابایتدانلود فایل
سه مورد از پاداشهای الهی برای اعمال خوب
جلسه اول ظهر تاسوعا 95- MB-11.7دانلود فایل
جلسه اول ظهر تاسوعا 95- MB-37.3دانلود فایل
جلسه دوم ظهر عاشورا 95- MB-10.6دانلود فایل
جلسه دوم ظهر عاشورا 95- MB-35.6دانلود فایل
دانلود روایت عهد 51 "جمعیت"
29 مهر 1395
سيّد محمد را بهتر بشناسيم
حضرت امام هادي(عليه السلام) چهار پسر به نام هاي محمد، حسن، جعفر و حسين داشت. و دختري به نام عليّه
سيد محمد، طبق برخي از منابع، حدود سال (228هـ.ق.) متولد شد. بنابر اين قول، سيد محمد فرزند اول امام است. ولي طبق برخي روايات، سيد محمد فرزند دوم و از امام حسن عسکري(عليه السلام) کوچکتر بود. علي بن مهزيار نقل مي کند به امام هادي(عليه السلام) گفتم: « (پناه مي برم به خدا) اگر شما از دنيا برويد، به چه کسي رجوع کنيم؟» امام فرمود: «عَهْدِي إِلَي اْلأکْبَرِ مِنْ وَلَدِي».
سيد محمد، جليل القدر و عظيم الشأن بوده است؛ به طوري که شيعيان خيال مي کردند او امام بعدي است. ياران امام هادي(عليه السلام) نيز درباره امامت وي از امام سؤال مي کردند، علي بن عمرو نوفلي مي گويد: «همراه ابي الحسن(عليهما السلام)، در حياط منزلشان بوديم که پسرش محمد از جلوي ما گذشت. گفتم: فدايت شوم! آيا امام ما بعد از شما اين است؟ امام در جواب من فرمود: نه امام شما بعد از من حسن است.»
علاقه امام به سيد محمد
امام هادي(عليه السلام) و فرزندش امام حسن عسکري(عليه السلام) به محمد بسيار ابراز علاقه مي کردند. به طوري که امام براي او مجلس ختم برگزار کرد. جمعي از بني هاشم؛ از جمله حسن بن حسن افطس نقل کرده اند:
«روز وفات سيد محمد، به خانه امام هادي(عليه السلام) رفتيم، ديديم، در صحن خانه بساط گسترده اند و مردم دور تا دور نشسته اند. جمعيت را تخمين زديم، غير از موالي و ساير مردم 150 نفر از آل ابي طالب، بني هاشم و قريش حضور داشتند. ناگهان امام حسن(عليه السلام) در حالي که گريبان خود را در مرگ برادر چاک کرده بود، وارد شد و در کنار پدرش ايستاد، ما حضرت را نمي شناختيم. پس از ساعتي امام هادي(عليه السلام) رو به او کرده، فرمود: يَا بُنَيَّ أَحْدِثْ لِلَّهِ شُکْراً فَقَدْ أَحْدَثَ فِيکَ أَمْراً. امام حسن(عليه السلام) گريه کرد و گفت: اَلْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ، اِيّاهُ نَشْکُرُ نِعَمَهُ عَلَيْنا وَ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ. پرسيدم او کيست؟ جواب داد: حسن(عليه السلام) فرزند امام علي النقي(عليه السلام)، در آن هنگام 20 ساله به نظر مي رسيد، ما فهميديم که پس از پدر، او امام است.»
وفات
سيد محمد در سال (252هـ.ق.) براي زيارت خانه خدا، قصد سفر کرد، هنگامي که به قريه بلد رسيد، مريض شد و درگذشت. شيعيان او را در همانجا دفن کردند.
کرامات
کرامات زيادي از سيد محمد ديده شده است. ميرزا حسين نوري در «النجم الثاقب» مي نويسد:
«سيد محمد، صاحب کرامات متواتر است. حتّي نزد اهل سنت هم معروف است. مردم عراق و حتي اعراب باديه نشين نيز مي ترسند به نام او سوگند ياد کنند. اگر آنها را به برداشتن مالي متهم کنند، آن را بر مي گردانند، ولي به سيد محمد قسم نمي خورند؛ زيرا عذاب آن را ديده اند.»
تعدادي از علما در باره کرامات سيد محمد کتاب هايي نوشته اند؛ از جمله رساله اي در کرامات سيد محمدبن علي الهادي، تأليف مهدي آل عبدالغفار کشميري. در اينجا به نمونه اي از کرامات وي اشاره مي شود:
علاّمه سيد ميرزا هادي خراساني از سيد حسن آل خوجه از خدام آستانه عسکريين(عليهما السلام) نقل مي کند:
«در صحن شريف ابي جعفر سيد محمد نشسته بودم، متوجه شدم شخصي عرب در حالي که يکي از دستهايش را به گردن بسته بود، وارد آستانه شد. نزديک رفتم و از علت مريضي اش پرسيدم. گفت: سال گذشته، روزي به منزل خواهرم رفتم، ديدم در حياط، گوسفندي بسته است. خواستم ذبح کرده، بخورم. خواهرم اجازه نداد و گفت: اين گوسفند نذر سيد محمد است. من به حرف او توجه نکردم و آن را ذبح کردم، پس از سه روز آثار شلي در دستم نمايان شد و روز به روز بدتر شد. من متوجه علت آن نبودم، تا اين که در اين اواخر متوجه کار خود شدم، حالا هم پشيمانم و براي شفا به آستانه سيد محمد آمده ام. سپس با همراهيان وارد حرم شد و شروع به گريه و زاري کردند. پس از ساعتي ديدم دستش را حرکت مي دهد. سجده شکر به جا آورد و نذر کرد هر سال گوسفندي بياورد و به نيت سيد محمد ذبح کند.»
منبع: ره توشه عتبات عاليات
زادگاه
سلمان فارسي از اصحاب پيامبر گرامي اسلام(صلي الله عليه و آله) و امام علي(عليه السلام) معروف به سلمان محمدي، از ايران است. نام اصلي او «روزبه» بود. وي دوران کودکي را در روستاي «جي»* از توابع اصفهان گذراند. پدرش کشاورز و مؤمن به به دين زرتشت بود. سلمان نيز همچون پدرش اين دين را اختيار کرده بود.
در جستجوي حقيقت
روزي از روزها که سلمان از مزرعه به منزل برمي گشت، صداي ناقوس کليسا او را کنجکاو کرد. وارد کليسا شد ديد عده اي مشغول نمازند. با ديدن اين صحنه منقلب شد و با کشيش آن کليسا به گفتگو پرداخت و به دين مسيحيت گرويد. پس از مدتي، از او پرسيد: اصل اين دين در کجاست؟ کشيش او را به سرزمين شام ره نمود.
هنگامي که پدرش متوجه گرديد، به شدت ناراحت شد و او را محبوس کرد. سلمان به هر زحمتي بود خود را از دست پدر نجات داد و به سوي شام رفت. در آنجا با راهبي پرهيزکار آشنا شد و چندين سال در خدمت او معارف الهي را فرا گرفت. وقتي مرگ
راهب فرا رسيد. سلمان پرسيد: پس از او نزد چه کسي برود؟ او راهبي را در شهر موصل معرفي کرد. سلمان به موصل رفت و راهب را يافت و چند سال از عمر خود را هم نزد او گذرانيد. و او راهبي در شهر «عموريه» را به سلمان معرفي کرد.
سلمان، به عموريه رفت و چند سال هم در خدمت راهب آنجا بود. او هنگام مرگ به سلمان گفت:
«طبق مطالبي که در کتابها خوانده ام، در اين عصر پيامبري در سرزمينِ دارايِ نخل هاي فراوان، که ميان دو بيابان واقع شده، برانگيخته خواهد شد که بر دين حنيفِ ابراهيم است. اين پيامبر نشانه هايي دارد، هديه قبول مي کند ولي صدقه نمي پذيرد و ميان دو کتفش مهر نبوت نقش بسته است.»
سلمان به شوق ديدار پيامبر، به جستجو پرداخت. عده اي مسافر به او گفتند: ما تو را به سرزمين دلخواهت مي رسانيم ولي خيانت کرده و او را به عنوان برده، به فردي يهودي از طايفه بني قريظه فروختند و خريدار او را به مدينه آورد.
ديدار يار
پس از گذشت چند سال، هنگامي که پيامبر از مکه به مدينه هجرت کرد، روزي سلمان از مردم درباره پيامبر مطالبي شنيد. نزد او رفت، ديد با ياران خود نشسته و مشغول گفتگو است. مقداري خرما نزد آنها گذاشت و گفت: بخوريد که صدقه است. پيامبر به ياران خود فرمود: بخوريد ولي خود از آن تناول نکرد. فرداي آن روز مقداري خرما برد و گفت: اين هديه است، پيامبر و ياران شروع به خوردن آن کردند. سلمان که دو نشانه از نشانه هاي پيامبري او را ديده بود، منتظر فرصتي بود که نشانه سوم را نيز ببيند. روزي به قصد ديدن مهر نبوّت، پشت سر پيامبر حرکت کرد، پيامبر موضوع را فهميد و عبا را کنار زد، سلمان به محض مشاهده مهر نبوت، خود را بر پاهاي پيامبر انداخت و به شدت گريه کرد، سپس داستان زندگي خود را براي پيامبر شرح داد.
آزادي
سلمان از نخستين ديدار با پيامبر، تصميم گرفت ملازم و همراه آن حضرت باشد ولي نمي توانست اين تصميم را عملي سازد؛ زيرا برده بود؛ لذا نزد اربابش آمد و خواهش کرد او را آزاد کند. ارباب به براي آزادي اش شرط گذاشت و آن اينکه 300 نخل خرما برايش بکارد و 40 مثقال نقره به او بدهد. سلمان خدمت پيامبر رسيد و جريان را گفت. پيامبر زميني را براي نخلستان تهيه کرد و همراه اصحاب و يارانش 300 نخل کاشت، اصحاب پيامبر مبلغ 40 مثقال نقره را نيز تهيه و به سلمان دادند. به اين صورت سلمان آزاد شد و جزو ياران پيامبر قرار گرفت.
مدافع ولايت
سلمان از معدود اصحاب پيامبر بود که با ابوبکر بيعت نکرد و در خانه امام علي(عليه السلام) همراه ديگر ياران آن حضرت، به عنوان مخالف خلافت، متحصّن بود، هنگامي که امام را براي بيعت گرفتن به مسجد مي بردند، در حضور خليفه ايستاد و در توبيخ خليفه و فضيلت امام علي(عليه السلام) ابتدا با زبان فارسي گفت: «کرديد و نکرديد و ندانيد چه کرديد» و سپس ادامه داد: «اي ابوبکر، هنگامي که براي تو جرياني پيش آيد که حکم آن را نداني، به چه چيزي تکيه مي کني؟ هنگامي که از تو سؤالي شود که نمي داني، به چه کس پناه مي بري؟ چه عذري داري که خود را داناتر از نزديکترين افراد به پيامبر و دانا به تأويل کتاب خدا و سنت پيامبر مي داني؟ کسي که پيامبر او را در زمان حياتش مقدم داشت و هنگام وفاتش درباره او به شما توصيه کرد. شما کساني هستيد که فرمان پيامبر را فراموش کرده و وصيّت او را از ياد برديد و وعده او را مخالفت کرديد و...»
استاندار مدائن
خليفه دوم در سال 16هـ .ق. حُذيفة بن يمان را از سمت استانداري مدائن عزل و با پيشنهاد امام علي(عليه السلام) سلمان را به عنوان استاندار جديد منصوب کرد. سلمان، حکم استانداري را از خليفه دريافت کرد و در نهايت تواضع و فروتني، سوار بر الاغ، با سفره اي نان و کوزه اي آب، به طرف مدائن حرکت کرد. مردم که براي استقبال از استاندار جديد به بيرون شهر آمده بودند، ديدند که پيرمردي محاسن سفيد، سوار بر الاغ، به طرف شهر مي آيد. از او نشان استاندار جديد را گرفتند، وقتي خود را به عنوان استاندار معرفي کرد، همه تعجب کردند. سلمان پس از ورود به شهر، خانه اي کوچک، که در کنار مسجد واقع شده بود، را به عنوان اقامتگاه خويش قرار داد.
سلمان از ديد پيامبر
حضرت محمد(صلي الله عليه و آله) هميشه از سلمان به نيکي ياد مي کرد و در مقاطع مختلف، اين جمله را تکرار کرد که: «سَلْمَانُ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ».
در جريان جنگ خندق، مسلمانان به پيشنهاد سلمان، براي مقابله با کفار به حفر خندق مشغول بودند، سلمان، که داراي بازويي قوي بود، مهاجر و انصار خواهان او بودند و هر گروه مي گفت: سلمان از ماست. در اين هنگام حضرت محمد(صلي الله عليه و آله) با يک جمله به مجادله آنان پايان داد و فرمود: «سَلْمَانُ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ».
نيز در باره فضيلت سلمان در جايي ديگر مي فرمايد:
«مَنْ أَرادَ أَن يَنظُرَ إلي رجل نُوِّر قلبه فلينظر إلي سلمان».
«هرکس مي خواهد به کسي نگاه کند که دلش نوراني است، به سلمان بنگرد.»
سلمان از ديد امام علي(عليه السلام)
ابوالاسود نقل مي کند: روزي با اصحاب و ياران اميرالمؤمنين(عليه السلام) نزد ايشان نشسته بوديم و با همديگر در حال گفتگو بوديم. بعضي گفتند: اي امير مؤمنان، از اصحابت برايمان بگو.
فرمود: از کداميک؟ جواب دادند از سلمان برايمان بگو فرمود: «من لکم بمثل لقمان الحکيم؟! و ذلک امرؤ منّا و إلينا أهل البيت، أدرک العلم الأوّل و أدرک العلم الآخر، و قرأ الکتاب الأوّل و قرأ الکتاب الآخر، بحر لا ينزف».
سلمان از ديد امام صادق(عليه السلام)
امام صادق(عليه السلام) سلمان فارسي را بزرگ مي دانست و از او بسيار ياد مي کرد. عده اي نزد امام، درباره فضيلت سلمان و جعفر طيّار سخن گفتند. بعضي از حاضران، جعفر را بر سلمان برتري دادند و بعضي نيز گفتند: سلمان مجوسي بود و سپس اسلام آورد. امام صادق(عليه السلام) با شنيدن اين جمله ناراحت شده، فرمود:
«يا أبا بصير، جعله الله علويّاً بعد أن کان مجوسياً و قرشيّاً بعد أن کان فارسيّاً فصلوات الله علي سلمان و إنّ لجعفر شأناً عند الله يطير مع الملائکة في الجنّة».
«اي ابابصير، خداوند او را علوي قرار داد، پس از اين که مجوسي بود و قريشي قرار داد پس از اين که فارس بود. صلوات خدا بر سلمان. و همانا براي جعفر نيز نزد خداوند جايگاهي است، او همراه فرشتگان در بهشت پرواز مي کند.»
محبوب خدا و رسول(صلي الله عليه و آله)
رسول گرامي اسلام در مقاطع مختلف و در جمع اصحاب خود، سلمان را مي ستود و از او به عنوان دوست خدا و رسول ياد مي کرد.
روزي از روزها که پيامبر با ياران خود نشسته بود، شخصي اعرابي وارد مجلس شد. چون سلمان، فارس بود و ـ به اعتقاد عرب جاهلي، عرب بر عجم برتري داشت ـ نزد او ننشت و جاي ديگري را براي نشستن برگزيد. پيامبر با ديدن اين حرکت، به شدت ناراحت شد؛ به حدّي که عرق ميان دو چشم حضرت را گرفت و چشمانش از شدت ناراحتي سرخ شد، آنگاه به اعرابي فرمود: «يا أعرابي أتنحّي رجلاً يحبّه الله تبارک و تعالي في السماء و يحبّه رسوله في الأرض؟ يا أعرابي أتنحّي رجلاً ما حضرني جبرئيل إلاّ أمرني عن ربّي ـ عزّ و جلّ ـ أن أقرئه السلام؟ يا أعرابي إنّ سلمان منّي، من جفاه فقد جفاني و من آذاه فقد آذاني و من باعده فقد باعدني و من قربه فقد قربني، يا أعرابي لا تغلطن في سلمان؛ فإن الله تبارک و تعالي قد أمرني أن أطلعه علي علم المنايا و البلايا و الأنساب و فصل الخطاب».
«اي اعرابي، آيا از مردي کناره مي گيري که خداوند تبارک و تعالي او را در آسمان و فرستاده اش او را در روي زمين دوست دارد! اي اعرابي آيا از مردي کناره مي گيري که جبرئيل به حضورم نمي آيد مگر اينکه به من امر مي کند سلام خدا را به سلمان برسانم. اي اعرابي، سلمان از من است، هر کس به او ظلم کند به من ظلم کرده است و هر کس او را اذيت کند، مرا اذيت کرده است. هر کس از او دور شود، از من دور شده است و هر کس به او نزديک شود به من نزديک شده است. اي اعرابي درباره سلمان اشتباه نکن، همانا خداوند تبارک و تعالي به من امر کرد که او را به علم بلايا و منايا، انساب و فصل الخطاب (قرآن کريم) آشنا کنم.»
سلمان محمّدي
منصور بن بزرح مي گويد: به امام صادق(عليه السلام) عرض کردم، سرورم از تو زياد ذکر سلمان فارسي را مي شنوم! فرمود:
«لا تقل الفارسي، و لکن قل سلمان المحمدي، أ تدري ما کثرة ذکري له؟ قلت: لا. قال: لثلاث خلال، أحدها: إيثاره هوي أمير المؤمنين(عليه السلام) علي هوي نفسه، و الثانية: حبّه للفقراء و اختياره إيّاهم علي أهل الثروة و العدد، و الثالثة: حبّه للعلم و العلماء. إنّ سلمان کان عبداً صالحاً حنيفاً مسلماً و ما کان من المشرکين».
«نگو سلمان فارسي، بلکه بگو سلمان محمدي. آيا مي داني که چرا سلمان را زياد ياد مي کنم؟ گفتم: نه. فرمود: براي سه خصلت (که در سلمان بود) 1. خواست امير المؤمنين را بر خواست خود ترجيح مي داد 2. فقرا را دوست داشت و آنها را بر اهل ثروت و دارايي ترجيح مي داد 3. به علم و عالمان عشق ميورزيد. همانا سلمان بنده صالحِ حق گراي مسلمان بود و از مشرکين نبود.»
دوستدار علي
سلمان امام علي(عليه السلام) را بسيار دوست داشت، اين موضوع به حدي بود که اطرافيان نيز متوجه اين موضوع شده بودند. شخصي از سلمان پرسيد: سلمان! چرا اين قدر علي را دوست داري؟ سلمان در جواب فرمود: از حضرت محمد(صلي الله عليه و آله) شنيدم که فرمود: «مَنْ أَحَبَّ عَلِيّاً فَقَدْ أَحَبَّنِي وَ مَنْ أَبْغَضَ عَلِيّاً فَقَدْ أَبْغَضَنِي».
«هرکس علي(عليه السلام) را دوست بدارد، مرا دوست داشته و هرکس او را دشمن دارد، با من دشمني کرده است.»
زهد
سلمان با وجود اينکه مدّت تقريباً 20 سال استاندار مدائن بود، هيچگاه از امتيازات اين منصب مهم استفاده نکرد. حسن بصري درباره زهد و بي اعتنايي سلمان به پست و مقام مي گويد:
«مستمري ماهيانه سلمان در دوران استانداريش، 500 هزار درهم بود. در آن روزگار بر سي هزار مسلمان حکومت مي کرد، در اين حال دو جامه داشت که هنگام سخنراني يکي را به زير پاي خود مي گسترد و يکي را بر دوش مي افکند. همه مستمري خويش را صدقه مي داد و غذاي خويش را از مزد حصيربافي تأمين مي کرد.»
گروهي که حصيربافي را مغاير شأن يک استاندار مي دانستند، به او اعتراض مي کردند. سلمان در جواب مي فرمود: «من دوست دارم از دسترنج خودم زندگي کنم.»
عمر نيز به عنوان اعتراض به کارهاي سلمان و بي اعتنايي او به زخارف دنيا، او را ضمن نامه اي توبيخ و از انجام اين گونه کارها برحذر مي داشت. سلمان در جواب عمر نامه اي به او نوشت. در قسمتي از نامه آمده است:
«...در آن نامه متذکر شده بودي که در آنجا به شغل حصيربافي رو کرده و غذايت نان جو است. بدان، اين کار از اموري نيست که بتوان مسلمان را بدان سرزنش کرد. اي عمر، به خدا سوگند خوردن نان جوين و بافتن حصير و بي نيازي از مردم نزد خدا، بهتر است از خوردن غذا و نوشيدن نوشابه هاي رنگارنگ که از اموال مردم و غضب حقوق تأمين گردد...
امّا اينکه گفته بودي تو مانند فردي عادي زندگي مي کني و مردم را به خويش گستاخ کردي تا جايي که هيبت مقام والي را به دست فراموشي سپرده و مردم بر گرده ات سوار شده اند و به اين وسيله، آبروي سلطنت خويش را برده اي و اين روش موجب ضعف و زبوني قدرت اسلام مي شود، بدان که ذلّت بر طاعت پروردگار بهتر از عزّت در عصيان اوست.»
راوي حديث
سلمان روايات زيادي از پيامبر خدا(صلي الله عليه و آله) نقل کرده که بيشتر آنها در فضيلت اهل بيت(عليهم السلام) مخصوصاً امام علي(عليه السلام) است. در کتب اهل سنت نيز رواياتي از طريق او نقل شده است؛ چند نمونه از روايات سلمان را ذکر مي کنيم:
1 . روي سلمان قال رسول الله: «أوّل الناس وروداً علي الحوض يوم القيامة أوّلهم إسلاماً، عليّ بن أبي طالب».
2 . روي سلمان قال رسول الله: «إِنَّما سُمِّيت ابْنَتي فاطمة لأنّ اللهَ فطمها و فطم من أحبّها من النار».
3 . سلمان نقل مي کند: «روزي بر پيامبر وارد شدم، ديدم حسين را در آغوش گرفته و چشم و دهان او را مي بوسد؛ و به او مي گويد: أنت سيّد ابن سيّد، أنت إمام ابن إمام، أنت حجّة ابن حجة، و أنت أبو حجج تسعة، تاسعهم قائمهم».
پيشگويي
سلمان همچون ديگر خواصِ يارانِ امام علي(عليه السلام) گاهي خبر از آينده مي داد که به يک مورد آن اشاره مي کنيم:
مسيّب بن نجبه فزاري که سلمان را در سفر به مدائن همراهي کرد، مي گويد:
هنگامي که به سرزمين کربلا رسيديم، پرسيد: نام اين سرزمين چيست؟ عده اي گفتند: کربلا. به قسمتي از زمين اشاره کرد و گفت: «هذه مصارع إخواني، هذا موضع رحالهم و هذا مناخ رکابهم و هذا مهراق دمائهم يقتل بها خير الأوّلين و يقتل بها خير الآخرين».
«اينجا قتلگاه برادران من است، اينجا محل بار انداز آنها است و اينجا محلّ خوابيدن شترانشان و اينجا محل ريخته شدن خونشان. در اين مکان پسر بهترين پيشينيان و بهترين پسينيان کشته خواهد شد.»
وفات
در سال وفات سلمان فارسي ميان تاريخ نگاران اختلاف است، ولي قول معروف اين است که وي در سال 33هـ .ق. در مدائن درگذشت.
هنگامي که سلمان در مدائن جان داد، امام علي(عليه السلام) با نيروي غيبي از مدينه به مدائن رفت و مراسم غسل و تدفين سلمان را انجام داد. جابر بن عبدالله انصاري در اين باره مي گويد: «اميرالمؤمنين نماز صبح را با ما خواند، آنگاه رو به ما کرده، فرمود: اي مردم، پاداش شما از جانب خدا در سوگ درگذشت برادرتان سلمان افزون باد!
آنگاه عمامه و لباسهاي پيامبر را پوشيد و تازيانه و شمشير او را گرفت و بر شتر پيامبر سوار شد و همراه با قنبر، به طرف مدائن حرکت کرد.»
لحظه احتضارسلمان فرا رسيد. اين پيرغلام پيامبر(صلي الله عليه و آله) و اهل بيت(عليهم السلام) پس از 250 سال عمرِ با برکت، لحظات آخر عمر خود را مي گذراند. در اين لحظات، به همسرش گفت:
«هر چهار درِ منزل را باز کن؛ امروز زائراني دارم که نمي دانم از کدام در وارد مي شوند.»
خدمتکارش (زاذان) از او سؤال کرد:
«پس از مرگتان چه کسي شما را غسل مي دهد؟ سلمان پاسخ داد: همان کسي که پيامبر را غسل داد. زاذان با تعجب پرسيد: او در مدينه و شما در اينجا؟! سلمان در گفت: هنگامي که مُردم و تو چانه ام را بستي، صداي پاي او را خواهي شنيد.»
زاذان مي گويد: پس از لحظاتي، سلمان جان به جان آفرين تسليم کرد و من چانه اش را بستم؛ ناگهان صداي پا شنيدم، سراسيمه بيرون رفتم، ديدم امام علي(عليه السلام) و قنبر هستند. امام از من پرسيد: سلمان مُرد؟ گفتم: آري. حضرت نزد جنازه آمد و روپوش را کنار زد، سلمان لبخندي زد. حضرت خطاب به او فرمود: «خوشا به حالت اي اباعبدالله. هنگامي که حضور پيامبر رسيدي به او بگو با من چه کردند!»
سپس با دست خود سلمان را کفن کرد و دو بيت شعر بر روي کفن وي نوشت:
وفدت علي الکريم بغير زاد *** من الحسنات و القلب السليم
و حمل الزاد اقبح کلّ شيء *** اذا کان الوفود علي الکريم**
سپس همراه حضرت خضر(عليه السلام) و هفت صف از فرشتگان الهي که در هر صف هفتاد هزار فرشته حضور داشت، بر پيکر سلمان نماز گزارد و او را به خاک سپرد.
آستانه
آستان مقدس سلمان فارسي در شهر مدائن، در غرب دجله، در نزديکي طاق کسري واقع شده است.
اوّلين عمارت آستانه، خانه خود سلمان بود که در سالهاي استانداري بر مدائن آن را ساخته بود. او در منزلش، با دست خويش چاهي حفر کرد که بعدها به «چاه سلمان پاک» مشهور شد.
دوّمين عمارت آستانه، توسط مختار ثقفي در سال 66 هـ .ق. بنا گرديد.
عمارت سوم در سال 370هـ .ق. به دستور عضدالدوله ديلمي، ساختمان قبلي خراب گرديد و به جاي آن آستانه بزرگ و باشکوهي بنا شد. در سال 860هـ.ق. سيد علي مشعشعي آستانه سلمان فارسي را مورد هجوم و غارت قرار داد. پس از گذشت چندين سال، هنگامي که شاه اسماعيل صفوي به عتبات عاليات سفر کرد، به دستور وي آستانه را مرمّت و بازسازي نمودند و صحن بزرگي پيرامون آن ساختند ولي ساختمان اصليِ آستانه، بناي عضد الدوله ديلمي است.
-------------------------------------
* در برخي نقل ها سلمان را از اهالي رامهرمز دانسته اند. (موسوعة الامام علي بن ابي طالب، ج12، ص143).
** در شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد، ج19، ص176 شعر بالا اينگونه آمده است:
قدمت علي الکريم بغير زاد *** من الأعمال ذا ذنب عظيم
و سوء الظن أن تعتد زاداً *** إذا کان القدوم علي الکريم
منبع: ره توشه عتبات عاليات
شب اول سخنرانی محرم 95-38.3 MBدانلود فایل
جلسه دوم محرم 95-8.5MBدانلود فایل
جلسه دوم محرم 95- 28.2 MBدانلود فایل
جلسه سوم محرم 95-37.8 MBدانلود فایل
جلسه سوم محرم 95- MB-11.4دانلود فایل
جلسه چهارم محرم 95- MB-13.7دانلود فایل
جلسه چهارم محرم 95- MB-46.0دانلود فایل
منبع : masaf.ir
|زمان:۲۳ خرداد ۹۲|
| مدت:۳ ساعت و ۲ دقیقه|
|زمان:۱۲ اردیبهشت ۹۲|
| مدت:۱ ساعت و ۳۶ دقیقه|
برای درمان اورژانسی بهترین راهکار حجامت عام است.
مسمومیت از هرعاملی که باشد فرقی نمیکند بلافاصله بیمار را باید
حجامت کرد.با حجامت بیمار را به وضعیت عادی برمی گردانید سپس
با داروهای قی آور مثل ترکیب(یک استکان گلاب داغ+یک استکان آب
ولرم+۲ قاشق غذاخوری نمک دریا)باعث میشویید که بیمار بالا بیاورد
ومعده وکبدش از وجود عامل مسمومیت زا پاکسازی گردد.اگر مدت
زیادی درحدود ۳ ساعت و بیشتر از مسمومیت گذشته باشد میتوان
به بیمار داروی مسهل مثل(دمکرده ۲ قاشق غذاخوری گل سرخ +
۱ قاشق غذاخوری برگ سنا)را داد تا با کمک اسهال عامل مسمومیت
از تن بیمار دفع گردد.
منبع: tebebartar.blogfa.com
فواید خرما چه هستند؟
انرژی و شادابی را فراهم می کند: خرما سرشار از کالری و شکر است (80 درصد از خرما از قند ساخته شده است)، و همچنین به راحتی هضم و جذب می شود، مصرف خرما یک منبع فوری انرژی را ارائه می دهد.
سرشار از مواد مغذی ضروری است: خرما شامل 6 ویتامین و 15 مواد معدنی و به ویژه غنی از کلسیم، فسفر، آهن، منیزیم و پتاسیم است.
سرشار از فیبر: باعث تسهیل عملکرد هضم می شود و به جلوگیری از یبوست کمک می کند.
قلب سالم: خرما حاوی فقط مقدار کمی چربی و فاقد کلسترول است و می تواند توسط همه اعضای خانواده به راحتی مصرف شود.
آیا می دانید؟
شما نیاز به مصرف حدود 2 تا 4 وعده میوه در روز دارید و 2 تا 3 دانه خرما به عنوان یک وعده میوه در نظر گرفته می شود که شامل 70 کالری است.
راه دیگری برای افزودن خرما به رژیم غذایی خود، ترکیب آن با دستورالعممل های پخت شیرینی است، به این ترتیب شما می توانید خرما را جایگزین قندها بکنید که به طور طبیعی شیرین و خوشمزه است.
منبع مصاف است .
تعداد صفحات : 3