loading...
آخرالزمان
آخرین ارسال های انجمن
فاطمه بازدید : 401 یکشنبه 16 تیر 1392 نظرات (0)

شناختن خود، موجب شوق به تحصيل كمالات و تهذيب اخلاق و باعث‏سعى در دفع «رذائل‏» (4) مى‏گردد،

زيرا كه آدمى بعد از آنكه حقيقت‏خود را شناخت ودانست كه: 

حقيقت او «جوهرى‏» (5) است از «عالم ملكوت‏» ، (6) كه به اين عالم جسمانى‏آمده باشد، كه به اين فكر افتد كه: چنين جوهرى شريف را عبث و بى‏فايده به اين عالم‏نفرستاده‏اند، واين گوهر قيمتى را به بازيچه در صندوقچه بدن ننهاده‏اند، و بدين سبب‏در صدد تحصيل فوائد تعلق نفس به بدن بر مى‏آيد، و خود را به تدريج‏به سر منزل‏شريفى كه بايد مى‏رساند.


و گاه است كه گوئى: من خود را شناخته‏ام، و به حقيقت‏خود رسيده‏ام.زنهار زنهار،كه اين نيست مگر از بى‏خبرى و بى‏خردى.عزيز من چنين شناختن را كليد سعادت‏نشايد، و اين شناسائى ترا به جائى نرساند، كه ساير حيوانات نيز با تو در اين شناختن‏شريك‏اند، و آنها نيز خود را چنين شناسند.
زيرا كه: تو از ظاهر خود نشناسى مگر سر وروى و دست و پاى و چشم و گوش و پوست و گوشت، و از باطن خود ندانى مگر اين‏قدر كه چون گرسنه شوى غذا طلبى، و چون بر كسى خشمناك شوى در صدد انتقام‏برآئى، و چون شهوت بر تو غلبه كند مقاربت‏خواهش نمائى و امثال اينها، و همه‏حيوانات با تو در اينها برابرند.


پس هرگاه حقيقت تو همين باشد از چه راه بر «سباع‏» (7) و «بهائم‏» (8) ، مفاخرت‏مى‏كنى؟ و به چه سبب خود را نيز از آنها بهتر مى‏دانى؟ و اگر تو همين باشى به چه سبب‏خداوند عالم ترا بر ساير مخلوقات ترجيح داده و فرموده: 
«و فضلناهم على كثير ممن خلقنا تفضيلا» 
يعنى: «ما تفضيل داديم فرزندان آدم را بر بسيارى از مخلوقات خود» (9) .


و حال اينكه در اين صفات و عوارض، بسيارى از حيوانات بر تو ترجيح دارند.


پس بايد كه: حقيقت‏خود را طلب كنى تا خود چه چيزى، و چه كسى، و از كجاآمده‏اى، و به كجا خواهى رفت.
و به اين منزلگاه روزى چند به چه كار آمده‏اى، تو رابراى چه آفريده‏اند.و اين اعضا و جوارح را به چه سبب به تو داده‏اند، و زمام قدرت واختيار را به چه جهت در كف تو نهاده‏اند. 

و بدانى كه: سعادت تو چيست، و از چيست، و هلاكت تو چيست.


و بدانى كه: اين صفات و ملكاتى كه در تو جمع شده است‏بعضى از آنها صفات‏بهايم‏اند، و برخى صفات سباع و درندگان، و بعضى صفات شياطين، و پاره‏اى صفات‏ملائكه و فرشتگان.


و بشناسى كه: كدام يك از اين صفات، شايسته و سزاوار حقيقت تو است، و باعث‏نجات و سعادت تو، تا در استحكام آن بكوشى.

و كدام يك عاريت‏اند و موجب خذلان‏و شقاوت، تا در ازاله آن سعى نمائى.



و بالجمله آنچه در آغاز كار و ابتداى طلب، بر طلب سعادت و رستگارى لازم‏است آن است كه: سعى در شناختن خود، و پى‏بردن به حقيقت‏خود نمايد، كه بدون آن‏به سر منزل مقصود نتوان رسید.


4. جمع رذيله، و به معنى فرومايگى، پستى و ضد فضيلت است. 
5. معرب گوهر است، يعنى چيز گران قيمت و با ارزش.و در فلسفه، لفظ «جوهر» ، بر عقول و نفوس مجرده‏نيز اطلاق مى‏شود.فرهنگ معارف اسلامى، ج 1، ص 658. 
6. عالم فرشتگان، عالم عقول و نفوس مجرده كه مافوق عالم ناسوت و ماده است
7. جمع «سبع‏» است‏يعنى حيوانات درنده. 
8. چهارپايان و هر حيوانى غير از درندگان است. 

9. اسراء، (سوره 17)، آيه 70. 

ادامه دارد . . .

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    نظرسنجی
    آیا از عملکرد سایت و موضوعات راضی هستید؟
    بیشترین مطالب درباره چی باشن؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 413
  • کل نظرات : 189
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 141
  • آی پی امروز : 76
  • آی پی دیروز : 100
  • بازدید امروز : 174
  • باردید دیروز : 237
  • گوگل امروز : 2
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 2,582
  • بازدید ماه : 3,784
  • بازدید سال : 38,424
  • بازدید کلی : 578,572